جوینده اسرار آفرینش و زندگی

مشغولیم و بی حواس به وقایع، گرفتاریم و بی توجه به حقایق

جوینده اسرار آفرینش و زندگی

مشغولیم و بی حواس به وقایع، گرفتاریم و بی توجه به حقایق

باید به سمت حق قدم برداشت، تفکر کرد و تفکر کرد، چرا که برای ماموریتی سخت تر از روزمره گیهای زندگی به این زمین خاکی منتقل شدیم ولی در بند خیالات و توهمات رنگارنگ اسیریم و زمان و توانی برای تفکر عمیق به آفرینش خود نداریم.

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

دیر یا زود باید جمع و جور کرد و آماده سفر به سرزمین مادریمون شد سرزمینی که مرز و حدی ندارد و ویزا نمیخواهد. سرزمینی که پادشاهش با آغوش باز از همه مسافران استقبال میکنه چون مسافران تکه های وجودش هستند که با بازگشتشون او را تکمیل میسازند. در این حالت است که او خطاب به این مسافران میگوید جایتان در وجودم خالی بود بدون شما انگار چیزی گم کرده بودم. عزیزانم میدونم سفر خوبی نفرستادمتون ولی به شما ابزاری طلایی به نام اختیار و عقل دادم که خود آنچه دوست دارید بسازید و برای خودتان هرآنچه لازم است مهیا کنید تا در مقصدتون روی زمین خاکی آسایش داشته باشید ولی متاسفانه بعضی از بنده های من کم لطفی کردند و برای خودشان مرزهایی ایجاد کردند و دیگران را راه ندادند. برای خودشان که در آن حلقه یودند اسم نژاد و قوم و ملیت انتخاب کردند و به بقیه گفتند غریبه. میدانم سخت گذشت چرا که خیلی ها زیاده طلبی کردند و حریص شدند، به قلمرو دیگران یورش بردند که آنها را فتح کنند و قلمرو خودشان را گسترده تر. آرامش و آسایش را ازدیگران سلب نموده و نگذاشتند دیگران فکری راحت برای انجام کارهایشان داشته باشند. 

اما عزیزان تمام شد اون کابوسها و وحشتها، استرسها و اظطرابها به پایان رسید و الان شما اینجا در کنار من به آرامش ابدی رسیدید. فقط گله ای دارم از همراهانتان که وقتی در ترمینال مسافری بنام غسالخانه شما را بدرقه میکردند، چرا اینگونه شیون و زاری و گریه میکردند؟ مگر از اوضاع کره خاکی باخبر نبودند؟ مگر خودشان در عذاب نبودند؟ آهان شاید به شما که سفرتان به اتمام رسید حسادت میکردند و دوست داشتند جای شما بودند ولی خب پرواز جا نمیداد باید صبر کنند تا نوبت روز و ساعت پروازشان بشود ولی نباید فقط دو تا سه ساعت قبل در ترمینال آماده شوند از خیلی قبل باید برناهم ریزی داشته باشند چون این سفر لحظه آخریست و رایگان. 

صحبت از ترمینال مسافربری ای، بنام غسالخانه شد. تابحال آنجا رفتید؟ مسافران خود را در آنجا بدرقه کردید؟ جایی است که بسته به نگاه شما میتواند هم آرامش بخش و هم عذاب آور باشد. کسانی که تمام مدت به فکر رفتن و هجران عزیزانشان هستند حال خوبی ندارند و به خاطراتشان، چه خوب و چه بد با مسافرانشان، فکر میکنند و زار زار گریه میکنند اما دراین میان هستند کسانی که به مسافران سفیدپوش خیره میشوند و فکرشان بیدار میشود و آنها را باخود میبرد به سمت سرزمین حقیقت.  از دید این افراد متفکر، ترمینال بوی عطری میدهد به نام حقیقت که در هیچ عطر فروشی پیدا نمیشود. حقیقت بوی خوشی دارد آدم را مست میکند و این بو قدرت اثری دارد که خیلی خیلی قویتر از مسکنان مصنوعی و ساختگی، انسان را به آرامش میرساند. چطور؟ با ایجاد طوفان فکری.......... که به انسان یادآور میشود غصه نخور دیر یا زود باید رفت. نگران نباش دیر یا زود باید رفت، هروقت دلتان گرفت و استرس داشتید و یا دلتان شکت و مورد اذیت و بی مهری قرار گرفتید و هروقت دچار مشکلات و طوفانهای سخت و وحشتناک شدید، با تداعی این صحنه ها در ترمینال و بوی خوش حقیقتش خود را به آرامش برسانید و به خود بگویید: 

                                               چرا غم و غصه؟ دیر یا زود باید رفت و این کابوس رو تنها گذاشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۶
صابر میرزائی

یکی از چیزهایی که باید روی خودمون کار کنیم تا اصلاحش کنیم مسئله قضاوت در هر مورد اعم از رفتار و اخلاق و کار مردمه. اصلا جالبه برای من که چقدر راحت هم این کارو انجام میدیم، آب هم از آب تکون نمیخوره و دریغ از یک ذره عذاب وجدان. نمونه بارزش : فلانی امروز ناراحته....... حالا قضاوتها ـ فکر کرده کیه، خیال کرده ما ازش خوشمون میاد، حتما کسی تو زندگیش اومده، یکاری داره میکنه میخواد ما نفهمیم، و ......... بابا پدر من یکم مهلت بدین، یکم خونسرد باشید، تا مطمئن نشدید جان هرکسی دوست دارید حرف نزنید، زندگی هرکس مال خودشه. نمیتونه همه چیزو بیان کنه. خیلی وقتها تف سربالاست خودش ضرر میکنه، اگر بفهمید چی شده که نه تنها کمکش نمیتونید بکنید بلکه بدترش هم میکنید، انقدر راه حلهای مسخره و عذاب آور جلوش میذارید تا مشکلش که حل نمیشه هیچ بدبخت تر هم میشه. هرکسی تو زندگی مشکلات و چالشهای خاص خودش رو داره، روحیات و قدرتهای خودش رو داره، اون چیزی که اونو ناراحت کرده مسلما اگر برای بعضیها اتفاق بیفته شاید ککشون هم نگذه. اول باید در همون محیط رشد کنی (با همون ژن) و اگر به این زمان رسیدی با همون اتفاق، اون وقت میتونی قضاوت کنی که طرف حق داره تو خودش باشه یا نه. بخداوندی خدا در هیچ موردی حتی اگر با چشم هم دیده شود نمیشه قضاوت کرد. فرض کنید یکی از اقوامتون رو میبینید که سیگار دستشه و گوشه ای وایساده، اگر دیدید که داره مداوم به طرف دهانش میبره و کام میگیره میتونی بگی سیگار میکشه ولی باز هم باید خویشتن داری کنید و نذارید کسی بفهمه تا آبروش بره این خود هم گناهی بزرگه، ولی اگر ندیدید همچین چیزیرو، میتونید سریع قضاوت کنید که طرف سیگاری شده؟ میخواین باهم یه مورد مثال بزنیم که خلاف چیزی که چشم دیده ثابت بشه؟ اگر دوستش اونورتر باشه و درحال بستن کفشش باشه و سیگارش را لحظه ای به اون داده باشه که براش نگهداره چی؟ اینم یه مثال نقض. 

اگر دیدید خانمی با لباس خیلی آزاد در بالکن خونش ایستاده سریع نگیم خرابه، خدا لعنتش کنه، فاسده و ..... شاید ارزش و مقام اون زن بالاتر از ما در پیشگاه حق تعالی باشه. همین که قضاوت نکنید و روتون رو برگردونید و کاری نداشته باشید بزرگواری و روح عظیم شمارو میرسونه و در این حالته که انسان زندگی شاد و آرامی رو پیدا میکنه و برکت از هرسو به سمت منزلش و خانوادش سرازیر میشه. 

اگر کسی از درب منزلی که تن فروشی در اون زندگی میکنه، خارج شد  نباید گفت حتما پیش اون رفته بوده برای ... شاید یه واحد دیگه ای کار داشته و نخواد کسی بفهمه. 

قضاوت نکنیم و با رفتارهای عذاب دهنده، طرف مقابل رو هیچ وقت مجبور به گفتن راز زندگیش و اتفاقات افتاده در زندگی شخصیش نکنیم تا هم آبروی خودش رو ببره هم روحیش ضعیفتر بشه. بدون ناراحتی و قضاوت، به طرف مهلت بدیم تا حالش بهتر بشه و دوباره کمافی السابق به جمع برگرده. خیلی راحت قبولش کنیم و بدون اینکه ازش چیزی بپرسیم یا بروی خودمون بیاریم عین قبل باهاش رفتار کنیم. 

خدا رو در همه حال جلوی چشمانمان ببینیم. نکته همینجاست که خداوند و قانون کائناتش مسائلی رو برای ما بوجود می آورند تا ببینند کی سریع در موردش قضاوت میکنه. اگر نکردیم یه گام بزرگ به سمت آرامش و برکت برداشتیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۳۶
صابر میرزائی

سلامی دوباره به همگی. این مطلب رو درحالی مینویسم که همه چی روبراه بود ولی با گفتن یک جمله از اطرافیانم حالم دگرگون شد و مه غلیظی از جنس غم گلوم رو پوشوند. از غم نمیشه فرار کرد ولی باید کنترلش کرد باید قبول کرد که به اندازه همه انسانها روی زمین عقیده و رفتار و منش وجود داره و هرکسی تو زندگی دیدگاه خاص خودش رو داره بعضی چیزا ممکنه برای بعضیها مهم باشه ولی برای بعضیها بی اهمیت باشه. اگر چیزی برای آدم مهم باشه و ناراحتش کنه لزوما نباید از دیگران توقع داشته باشه که برای اوناهم هم مهم باشه، اگر چیزی رو زشت میدونی نباید توقع داشته باشی دیگران هم اونو زشت بدونن شاید برای دیگران اون چیز، زشت یا خلاف شئونات نباشه. نمیدونم ولی انسانه دیگه ناراحت میشه و انگار وقتی چیزی از کسی میبینه یا حرفی میشنوه  که به مزاجش خوش نیاد یه حس تنفر یا ناخوشایندی نسبت به طرف مقابل بهش دست میده. نمیدونم کلا خیلی سخته بخوای باخودت کنار بیای و به خودت بقبولونی که به تو چه، زندگی خودشه تو خوشت نمیاد تو انجامش نده و اگر میبینی رو مخه دوری کن و کاری نداشته باش بهش ،فقط درحد یه سلام و علیک و کار شرکت. ولی سخته بخدا. خیلی هم سخته. جالبه تو این مواقع با طرفت خیلی عادی برخورد میکنی ولی اون نمیدونه تو دلت آشوبه و هیزمهای نگرش تو نسبت به اون شعله ورند و داری ظاهرو حفظ میکنی و بروی خودت نمیاری. خلاصه که شاید شما حرف منو نفهمید ولی نمیتونم این قضیه رو بیشتر براتون باز کنم چون خیلی چیزا هست که دیگران نمیفهمند فقط مسخرت میکنند (بقول صادق هدایت). اگر بتونی با خودت نسبت به عقاید دیگران کنار بیای زندگی آرامی خواهی داشت در غیر اینصورت باید صبر کنی تا مرگ دست آرامش به سرت بکشه. دوستون دارم البته باید داشته باشم چون کائنات قانونی داره که میگه به همه کس و همه چیز عشق بورز تا دنیا روی خوشش رو بهت نشون بده. نمیدونم والا ما که کلا چیزی نفهمیدیم از این دنیا.    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۲۵
صابر میرزائی

یکی از حقیقتهای این دنیا اینکه اغلب مردم نسبت به هم حس رقابت دارند و موفقیت همو نمیتونن تحمل کنند. یه جمله قدیمی هست که میگه دوست واقعی خودش رو تو زمان سختیها و مشکلات نشون میده در صورتیکه از دید من کاملا برعکسه و دوست واقعی تو زمانهای موفقیت هست که خودش رو نشون میده. اگر موفقیت در زندگیت کسب کردی و دوستانت سنگ جلوی راهت ننداختند، کما فی السابق باهات رفت و آمد کردند و زیراب زنی نکردند و آبروت رو نبردند و احترامشون بهت بیشتر شد مطمئن باش که دوستهای خیلی خوبی داری و باید بهشون افتخار کنی. نظر شما چیست؟ آیا یکی از شاخصهای ارزیابی انسان بودن از دید خداوند همین مسئله نیست که حسادت نکنی و با قلبی پاک و مهربان دعای خیرت برای اشخاص موفق زندگیت بیشتر شه؟ و درعین حال با آرامش و خونسردی و امید به راه خودت ادامه بدی تا موفقیت خودت رو کسب کنی؟ باور کنید موفقیتی به سراغ شما خواهد آمد که شهد شیرینش هیچگاه از یاد نخواهد رفت. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۱۳:۴۰
صابر میرزائی

با درود فراوان به همه انسانهایی که پا به این دنیا گذاشتند و در حال حاضر مشغول به کاری در نقطه نقطه این توپ اعجاب انگیز و بزرگ هستند و مسبب گردش آن به دور خود با همیاری دستی پنهان و قوی از کائنات. این وجود و ظهور روی این توپ نه به انتخاب خود بلکه با تصمیم دو انسان که به آنها پدر و مادر گفته میشود میسر گردیده است. با یک روندی که قادر متعال آن را برای همگان شناساند تا علاوه بر لذت چشیدن عشق باعث تولد انسانهایی گردند که با حضورشان در این دنیای خاکی، همگان در همه جای دنیا از آنها بهره ببرند و مدیونشان باشند مانند مخترعین و مکتشفین. انسانهایی که وقت و نیروی خود را صرف برداشتن موانع انسان کردند تا دعای خیر دیگران را همیشه بدرقه راه خود سازند. 
ولی براستی تولید و اکتشاف تنها چیزیست که انسان جهت انجامشان متولد شده تا اشرف بودن خود را ثابت کند و خداوند متعال را در پیش فرشتگانش رو سفید نماید یا امور دیگری هم هستند که انسان میتواند به ان بپردازد و برتری خود را نسبت به دیگر مخلوقات به اثبات برساند. کسی که به رفتارها و کردارها نظر میکند، به فکر فرو میرود و با نگاهی به ژرفای کهکشنها همه چیز را زیر نظر دارد در کجای این قصه آفرینش نزد خداوند قرار گرفته است؟ 
این وبلاگ دست نوشته یا بهتر بگم همان نظرات من است که بر اثر تفکر در رفتارها و کردارهای انسان به نتیجه شخصی من رسیده و به شما عزیزان ارائه میگرددو مسلماخوشحال میشم بنده را راهنمایی نمایید که نظراتم حقیقتیست یا توهماتی باطل و بی معنی. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۱۳:۴۷
صابر میرزائی